ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
به همین سرعت این چند شب فرصت خداهم تموم شد..من فقط امشب تونستم برم احیا..داشتم فک میکردم خیلی وقته از خدا واسه داشته هام تشکر نکردم..همیشه دردو دلا و ناراحتیامو پیشش میبرم..امشب دلم میخواست(یعنی همون دیشب) یه سری چیزا تغییر کنه توی وجودم و رفتارم..نمیدونم دوستاشتم یهو متحول بشم..میدونم نمیشه..
خیلی به اشتباهام تو این چندسال فک کردم و اینکه چقد پشیمونم..اما برگشتی نیست و میگن اب رفته بر نمیگرده..خیلی دلم میخواد یه تغییر بزرگ تو زندگیم بوجود بیاد...میدونی من قبلاها خیلی دختر بهتری بودم یعنی از مونای 5 سال پیش خیلی راضی ترم تا مونای الان و باز همینطور از مونای پارسال از امسال..حس میکنم اون موقع ها خیلی پاک تر بودم و خیلی نزدیک تر به خدا...میدونی وقتی به خدا نزدیک میشی دیگه هیچ فکر مزخرفی نمیاد ..تمام کارات عالی پیش میره..نگران هیچی نیستی..ارامش داری..بدون دغدغه و واقعی میخندی..تهه دلت همیشه صافه..همه دوست دارن...اگه الان این خصوصیاتو داری پس بدون که به خدا نزدیکی..
راستی کی فردا (یعنی امروز )میره راهپیماااایی؟
من اگه خواب نمونم خواهم رفت
آقا من که خواب موندم ..تا 12 خواب بودم به به ..
ها راستی نگفتم دیشب تو احیا پام خواب رفته بود چند دقیقه قبلشم شربت اوردن منم چون تشنم نبود نخوردم همونجا موند ..بعد خواستم پامو جابه جا کنم که یهو صاف حورد به لیوان شربت همش چپ شد رو فرش حالا شربت البالو فر ش کرم D:
خانومه صاحبخونه تا دید چشاش 4 تا شد اخماش رفت تو هم یه سری هم برام تکون دادو رفت دستمال اورد..
خب چیکار کنم ریخت دیگه!!D:
بعدش دوباره برام شربت اوردن منم برداشتم :|
سلام
من هم خواب موندمممممم حسابی .....
بهم سر بزن
شاید دوست شدیم
شاید هم روبوسی
مرسى ..باشه حتما ;)
آخ دیدی چی شد !! خواب موندم و راهپیمایی دژمن شکن یادم رفت

وای بر من
آخ آخ منم خواب موووندم
من که عمرا بتونم از خواب پاشم، وبلاگ خوبی داری، خوشحال میشم به من سر بزنی